دست نوشته های من

این وبلاگ بروز نخواهد شد... یا حق

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هراس از مرگ» ثبت شده است

فرصت

چند روز دیگه بین دو نفر از دوستامون یا آشناهامون 

مکالمه ای در مورد مرگمون اتفاق میفته؟

دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره 

یه دودوتا چهارتا که می کنیم 

می بینیم زندگی نکردیم 

یعنی خیلی بین مرده و زندمون فرقی نیست

بیشتر مرده های متحرکیم!

.

.

.

زندگی کنیم 

قبل از اینکه فرصت از دست بره

۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ستاره روشن

محتضر

امشب یه مطلب خوبی شنیدم امشب

قبلا هم شنیده بودم ولی با این از این زاویه نگاهش نکرده بودم 

"چرا به مرده محتضر می گویند؟"

محتضر از ریشه ی حضر ( به معنی حاضر شدن) گرفته شده 

شاید دلیل اینکه به کسی که در حال جان کندن هست محتضر می گن 

اینه که یه سری از چیزایی که تا کنون نسبت بهشون آگاهی نداشته 

رو مقابلش حاضر می بینه 

مثلا صورت اعمالشو 

فرشته ی مرگ رو 

و ....

وقتی که دیگه راه برگشتی نیست!

کاش قبل از مرگمون نسبت به اعمالمون محتضر باشیم

یعنی 

حواسمون به خودمون باشه 

خیلی حرف قشنگی بود

خیلی

۲۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ستاره روشن

راز جاودانگی

میل به جاودانگی و زندگی جاودانه 

دوم راهنماییی بودم که از کتابخونه هلال احمر کتاب هفت پیکر و اسکندر نامه ی نظامی رو گرفتم 

ماجرای اسکندرنامه 

ماجرای سفر اسکندر برای یافتن آب حیات یا آب زندگانی بود 

آبی که اگر آدمی می نوشید عمر جاودانه می یافت 

بخشی از داستان ادیسه هم همین مضمون را دارد 

میل به جاودانگی و کشف راز حیات 

بزرگترین آرزوی آدمی بوده و این آرزو درافسانه ها که تلفیقی از واقعیت و تخیل ملتهاست 

به کررات دیده شده است. 

گیل گمش

افسانه ای است سومری 

و جزو قدیمی ترین داستان های جهان 

نگاشته بر 12 لوح گلی به خط میخی

در میانه ی داستان گیل گمش به جستجوی مردی که راز جاودانگی را دریافته می رود 

و مرد رازش را می گوید 

او کسی نیست جر اوت نپیشتین 

که داستان زندگانیش تماما شبیه نوح نبی است و طوفان عظمیی که طی داستان به آن اشاره می شود 

کاملا شبیه طوفانی است که در ماجرای نوح نبی رخ داد

 خلاصه ای از کتاب رو در پست بعدی می نویسم 

و البته توصیه می کنم که حتما این کتاب رو بخونین 

واقعا زیباست...


۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ستاره روشن