دست نوشته های من

این وبلاگ بروز نخواهد شد... یا حق

۴ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

خورشید فلک مرتبه را روی زمین یافت

آن کشته که بردند به یغما کفنش را ***تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را 

خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش***آن نیزه که می برد سر بی بدنش را 

پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد ***با خار عوض کرد گل پیرهنش را 

زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد***شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را 

--------

آغوش گشاید به تسلای عزیزان 

 یا خاک کند یوسف دور از وطنش را


خورشید فروزان شده در تیرگی شام 

تا باز به دنیا رساند سخنش را


آن ها/ فاضل نظری

۰۹ آذر ۹۴ ، ۱۹:۰۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ستاره روشن

شکایت مرده

اجازه یافتم که دمی به سوی خویشاوندانم بازگردم 

بر زمینمان 

آشیان قایق ها را بازشناختم 

و زود به دهکده آمدم

باد در آستین های درخت بید می سرید

یکشنبه بود؛ خانواده توی باغ نشسته بودند 

خواهریم شیر دوشیده را به سرداب می برد 

دلم نیامد که بترسانمشان 

اما از آنجا که باور نمی کردند براستی این منم 

نباید می گفتم زنده ام.


در غریو شب بوها و بنفشه ها

همه چیز در هوای سبک محو شد 

و در برابرم گسست و فرو ریخت چشم انداز در هم تنیده 

خشخاش وحشی، مهتاب

و ساعت شماطه دار بر دیوار گورستان


"دلادیمیر هولان"


پ.ن: هولان از شاعرا برجسته ی اسلواک است که در دوران جنگ جهانی و پس از آن شعر می سروده

این شعر از زبان یک مرده است که به او اجازه داده شده به دیدار خانواده اش برود.

نگاه شاعر به این موضوع واقعا ستودنیست...

۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ستاره روشن

میان

میان واژه و پندار

بیش از آنکه بتوان دریافت، هست

پندار هایی هست که واژه هایی برایشان نمی توان یافت...

"ولادیمیر هولان"


۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ستاره روشن

روزهای بعد...

سالها خواهد گذشت، آنگاه لوح نوشته به سنگ گور بدل خواه شد و محو می گردد

خانه های ییلاقی فراز کوهمان ساخته می شود

و به زودی باغ ها احاطه شان می کنند.


زیرا می گویند در حومه ای شبیه اینجا 

هوا بهتر و زندگی آسان تر است

پس زمینش قطعه قطعه می شود 

و خطوط زیاد چوب بست ها آن را قطع خواهد کرد.


گذرگاه کوهستانیم را صاف خواهند کرد 

تمام شکاف های تنگ پهن و باز خواهند شد 

بادی مردمی باشند که می خواهند 

خوشبختی را به خانه بیاورند.


"مارینا تسوتایوا"

"از کتاب زاده ی اضطراب جهان" 


۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ستاره روشن